آیت الله مظاهری: فرهنگ تشیع مرهون امام صادق(ع) است
به گزارش رویش نیوز به نقل از شفقنا/ حضرت آیت الله مظاهری با اشاره به روایت ثقلین گفت: اسلام دو بال دارد، یکی قرآن و یکی اهلبیت. اینها دوش به دوش یکدیگر میشود شیعه و فرهنگ تشیع و این فرهنگ تشیع مرهون امام صادق «سلاماللهعلیه» است.
متن سخنان رئیس حوزه علمیه اصفهان در درس اخلاق خود که به مناسبت شهادت امام صادق(ع) ایراد کرده است، به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین والصلاه والسّلام علی خیر خلقه أشرف بریته ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و علی آله الطیّبین الطاهرین و عَلی جمیع الانبیاء وَالمُرسَلین سیّما بقیه الله فی الأرضین و لَعنه الله عَلی اعدائهم أجمعین.
شب جمعه متعلّق به قطب عالم امکان و محور عالم وجود و واسطۀ بین غیب و شهود، یعنی حضرت ولیعصر«عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف» است؛ اظهار ارادت کنید خدمت آقا با سه صلوات.
عرض ارادتی خدمت امام صادق«سلاماللهعلیه» داشته باشیم. امام صادق«سلاماللهعلیه» به تشیّع خیلی حق دارند. فرهنگ تشیّع مرهون امام صادق«سلاماللهعلیه» است.
تشیّع فرهنگی غنی دارد. هم در احکام و هم در اخلاق و هم در اعتقادات، که سنّی یا سایر فرق اسلامی این غنای ما را ندارند. به قول استاد بزرگوار ما آقای بروجردی«رضواناللهتعالیعلیه» میفرمودند: اصلاً سنّیها در فقه ششصد روایت دارند، اما شیعه یک کتابش مثل وسائل، سیهزار روایت دارد. اگر این غنا در تشیع پیدا شده است که بهترین و بالاترین غناهاست، در اثر زحمات امام ششم، امام جعفر صادق«سلاماللهعلیه» است. لذا ما شیعیان هم از نظر احکام و هم از نظر اخلاق و هم از نظر اعتقادات، در غنا هستیم و فرهنگ تام و کامل داریم. اولاً باید اظهار ارادت و تشکر کنیم از امام صادق«سلاماللهعلیه» که زحمت کشیدند و توانستند به واسطۀ شاگردانشان، تشیّع را غنی کنند. قبل از امام صادق«سلاماللهعلیه» و مخصوصاً قبل از امام باقر«سلاماللهعلیه»، نمیگذاشتند شیعه راجع به فرهنگ اسلام کار کند و مثل امام حسن و امام حسین و امام زینالعابدین «سلاماللهعلیهم»، روایت کم دارند. سببش کوتاهی از امام حسن و امام حسین و امام سجاد «سلاماللهعلیهم» نبود، بلکه یکی مردم بودند که نخواستند و نشد و لذا مردم شهادت امام حسین «سلاماللهعلیه» را خواستند و بنیامیه را ریشهکن کردند. این فرهنگ را نخواستند و نشد. یکی هم اینکه دشمن نمیگذاشت و جدی بود در اینکه اسمی از تشیّع برده نشود.
امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در آن پنج سال حکومتشان کارهایی نظیر نهجالبلاغه کردند، اما یک در میلیون است و بیش از این نشد. هم تقصیر مردم و هم تقصیر ظلم و جنایت بود، تا کمکم بنیامیه نابود شدند و بنیالعباس روی کار آمدند و بنیامیه نمیتوانستند مزاحم شوند و بنیالعباس هم قدرت نداشتند تا مبارزه کنند، بنابراین فرصتی برای امام باقر و امام صادق«سلاماللهعلیهما» پیدا شد و امام باقر خیلی کار کردند، البته یک دهم از فرهنگ تشیع از امام باقر است و یک دهم از فرهنگ تشیع مرهون ائمۀ طاهرین و پیغمبر اکرم «سلاماللهعلیهم» است و اما هشتاد درصد فرهنگ تشیّع مرهون امام صادق«سلاماللهعلیه» است. یکی اینکه مردم خواستند و شد. یک قاعدۀ کلی است و همیشه چنین است و اگر مردم بخواهند، میشود. نمیتوانم و نمیشود و نمیدانم در قاموس مردم نیست و به راستی مردم اگر بخواهند، میشود. مردم خواستند بنیامیه را نابود کنند و کردند. مردم خواستند و در ضعف بنیالعباس، امام صادق«سلاماللهعلیه» از فرصت استفاده کردند. هشتاد درصد از فرهنگ تشیّع مرهون امام صادق«سلاماللهعلیه» است. اما باید این را فراموش نکنیم که اسم امام صادق و اینکه مذهب ما مذهب جعفری است، اینها همه خوب است، اما مردم در این زمینه مؤثر بودند. ناگهان در مردم یک بحران علمی پیدا شد. راوی میگوید: در مسجد مدینه قریب هزار نفر میگفتند: قال الصادق و قال الباقر. جدیّت کامل هم داشتند. مردم همه چیز خود را و تمکّن مالی خود را و از نظر شخصیت، شخصیت اجتماعی خود را با تحمّل ظلم بنیالعباس، فدای فرهنگ تشیع کردند. الحمدلله امام صادق هم بودند و فرصت حسابی بود و شاگردان امام صادق توانستند لاأقل بیش از صد هزار روایت از امام صادق«سلاماللهعلیه» نقل کنند. بحارالانوار بیش از صد جلد است و شاید نود درصد روایاتش از امام صادق«سلاماللهعلیه» و شاگردان ایشان است. باید از شاگردان امام صادق هم خیلی تشکر کنیم. قطعاً یکی از شما آقایان و خانمها نیست که دو رکعت نماز برای زراره یا ابن ابیعمیر خوانده باشد. برای این کسانی که عمر و همه چیز خود را فدای فرهنگ تشیع کردند. مسلّم شما تصدیق میکنید که غنی کردن این فرهنگ و زنده کردن فرهنگ تشیّع از کار امام حسین«سلاماللهعلیه»، اگر بالاتر نباشد، کمتر نیست. امام حسین آمدند و تشیّع مرده را زنده کردند. اما این تشیع بیفرهنگ بود و معلوم است دین بیفرهنگ به هیچ درد نمیخورد و یک مشت خرافت و بدبختی میشود. اگر تشیع فرهنگ نداشت، سرتاپا خرافات بود. مخصوصاً اینکه یکی از کارهای زشت دشمن نسبت دادن بدعتها و خرافتها به شیعه است. لذا شاگردان امام صادق«سلاماللهعلیه»، میگفتند این روایت جعل است یا این روایت درست است و روایت امام صادق اینست و این روایت معارضش است و این روایت باید کنار رود و مربوط به شیعه نیست و بالاخره خیلی کار کردند. مسافرتهای غریب و عجیب میکردند. یعنی زن و بچه و کسب و کار را در عراق یا کوفه رها میکرد و به مدینه میآمد و طلبه امام صادق«سلاماللهعلیه» میشد. اما کار میکرد و شبانهروز زحمت میکشید و بالاخره این شاگردان، فرهنگ تشیع را به واسطۀ امام صادق زنده کردند. این رسالههای مراجع تقلید از آنجا سرچشمه میگیرد، یعنی چکش مراجع تقلید، وسائلالشّیعۀ حرّ عاملی است که سی هزار روایت در فقه است. این رسالۀ عملیه احکام از آنجا سرچشمه میگیرد و این را سنّیها ندارند و لذا مجبورند به قیاس و استحسان و خوددرآوری تمسک کنند. اما شیعه، قال الباقر و قال الصادق دارد. اینها کتاب زیاد نوشتهاند و صحّاح ستّه دارند، اما همۀ این کتابها مربوط به اهلبیت«سلاماللهعلیهم» نیست، بلکه مربوط به صحابه و تابعین است و مثلاً روایت به ابی هریره میرسد و میگوید: روایت صحیحالسّند است. یا روایت به کعبالاحبار میرسد و میگوید: روایت صحیحالسّند است. اما قال رسول الله و قال امیرالمؤمنین و بالاخره اهلبیت«سلاماللهعلیهم» بگویند، نیست، در حالیکه همۀ روایات شیعه باید اینطور باشد و الاّ میگویند: روایت ضعیف است و روایت ضعیف هم حجّت نیست. یعنی مثلاً روایت برسد به زراره با آن مقامش یا برسد به محمد بن مسلم با آن همه مقامش، که اینها خیلی مقام دارند و بعضی از آنها سی هزار روایت نقل کردهاند. اما محمد بن مسلم باید روایت را برساند به امام صادق و امام باقر تا اینکه ما بگوییم روایت حجت است و الاّ اگر محمد بن مسلم بگوید حکم اینطور است، آنگاه ما میگوییم روایت مرسل است و حجّت نیست. اگر بخواهیم حجت کنیم، راههای دیگری لازم دارد. این فرهنگ تشیّع است، قرآن، اهلبیت و اهلبیت، قرآن.
بارکالله به شاگردان امام صادق که خوب کار کردند و تمسّک به روایت ثقلین کردند. این روایت ثقلین را پیغمبر اکرم در هر فرصتی فرمودهاند. هر فرصتی که جلو میآمد پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم»این روایت را میخواندند که: «إِنِّى تَارِکٌ فِیکُمُ الثِّقْلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِى أَهْلَ بَیْتِى وَ إِنَّهُمَا لَمْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهما لَنْ تَضِلُّوا»
ای مسلمانها! قرآن، اهلبیت و اهلبیت، قرآن. اگر یکی از آنها باشد ضلالت است و باید هر دو با هم باشند. دو انگشت مبارک را پیش هم میگذاشتند و میفرمودند: باید اینگونه باشد. این فرهنگ تشیع است. همۀ شما اهل منبرید و این را میدانید که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» شاید دو سه ساعت بعد از دنیا رفتند. آمدند به مسجد و نتوانستند نماز را ایستاده بخوانند و نشسته خواندند و نتوانستند روی منبر روند و روی پلۀ اول نشستند، به خاطر همین حدیث ثقلین. حتّی پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» بنا نبود در مدت عمرشان چیزی بنویسند و لذا قرآن اسمش را امّی گذاشته که نه چیزی خواندهاند و نه چیزی نوشتهاند. اما شیعه و سنّی نقل میکنند که پیغمبر اکرم وقتی به خانه آمدند، فرمودند: «ائْتُونِی بِدَوَاهٍ وَ کَتِفٍ أَکْتُبْ لَکُمْ کِتَاباً لَا تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَداً»
از این جمله همه میفهمند و سنّیها هم گفتهاند که پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» میخواستند روایت ثقلین را به دست مبارک خودشان بنویسند، اما نگذاشتند و توهین عجیبی به پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» کردند و پیغمبر همه را از اتاق بیرون فرستادند و حضرت زهرا و حضرت علی و امام حسن و امام حسین«سلاماللهعلیهم» ماندند و پیغمبر از دنیا رفتند.
این روایت ثقلین همین را میگوید که شیعه فرهنگ دارد. دو بال دارد، یکی قرآن و یکی اهلبیت. اینها دوش به دوش یکدیگر میشود شیعه و فرهنگ تشیع و این فرهنگ تشیع مرهون امام صادق«سلاماللهعلیه» است. البته گفتم صددرصد امام باقر هم در این کار دخالت دارد. مابقی ائمۀ طاهرین را نگذاشتند و الاّ اگر گذاشته بودند، در زمان امام جواد و حضرت رضا و امام هادی«سلاماللهعلیهم» چه خبرها میشد. با یک نفر مثل امام صادق«سلاماللهعلیه» لاأقل هزار جلد کتاب در دسترس ماست و مرهون زحمات امام صادق است. اگر دوازده امام را گذاشته بودند به راستی کار کنند و تشیّع را زنده کنند، که تشیع یعنی اخلاق و احکام و اعتقادات و دین مرکب از این سه چیز است، آنگاه ما الان در فرهنگِ عجیبی بودیم. الحمدلله الان فرهنگ ما غنی است. نمیتوان گفت مراجع تقلید در یک جا لنگ هستند، اگر احتیاط میکنند، نه اینکه ندانند، بلکه برای اینکه میخواهند شما به واقع برسید و الاّ مرجع تقلید همۀ احکام اسلام را میداند و از وسائلالشیعۀ حرّ عاملی به دست آورده و او بیش از نود درصدش را از امام صادق به دست آورده است و ما از شاگردان امام صادق«سلاماللهعلیه» به دست آوردهایم. لذا اولاً همۀ شما آقایان و خانمها اگر میخواهید امام صادق«سلاماللهعلیه» از شما راضی باشند باید کتابهای دینی در احکام در اخلاق و اعتقادات، مطالعه داشته باشید. اما متأسفانه شما هم که خوبید، به راستی در شبانهروز چند ساعت کار دینی میکنید؟ این از اوجب واجبات است و در اخلاق و احکام و اعتقادات باید کار دینی کرد و الاّ امام صادق«سلاماللهعلیه» از شما راضی نیستند. جوانها! کسی را داریم به نام ابن ابیعمیر که تاجر بود و به جرم شیعهگری او را گرفتند و هفت سال در زندان بود. بیست و یک هزار تازیانه به تناوب به او میزدند. یعنی عصر به عصر برای تماشا او را در میان مردم میآوردند و تازیانه میزدند تا غش میکرد، به جرم اینکه فرهنگ تشیع را به شما داده است. اگر روز قیامت ابن ابیعمیر از شما بپرسد من این صدمات را خوردم و هرچه توانستم فرهنگ تشیع را به شما دادم، حال شما چه کردید؟! شما برای خودتان یا زن و بچههایتان چه کردهاید؟! چقدر مسئله بلد هستید؟! چقدر در شبهات میتوانید جوابگو باشید؟! و بالاخره چقدر اخلاق میدانید و عمل به اخلاق میکنید؟!
افزودن نظر